آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۷ شهریور ۱۴۰۴

    Fellowship

    ˈfeloʊʃɪp ˈfeləʊʃɪp

    شکل جمع:

    fellowships

    معنی fellowship | جمله با fellowship

    noun countable formal

    انجمن، محفل، جمعیت، گروه

    Many fellowships focus on charity and community service.

    بسیاری از انجمن‌ها بر امور خیریه و خدمت به جامعه تمرکز دارند.

    She joined a fellowship of writers who meet monthly.

    او به محفل نویسندگانی پیوست که ماهی یک‌بار گرد هم می‌آیند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    We must learn to live in fellowship with nature and other creatures.

    بایستی بیاموزیم که با طبیعت و موجودات دیگر هم‌زیستی کنیم.

    their fellowship in crime

    هم‌دستی آنان در تبهکاری

    the Fellowship of Christian Athletes

    انجمن ورزشکاران مسیحی

    noun uncountable

    قدیمی رفاقت، همدلی، همنشینی، صمیمیت، برادری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    He enjoyed the fellowship of other poets.

    او از هم‌نشینی با شعرای دیگر لذت می‌برد.

    Camping together created a strong fellowship between the students.

    اردو زدن با هم باعث ایجاد رفاقت عمیقی بین دانشجویان شد.

    noun countable

    کرسی استادی، هیئت علمی

    The university offers several fellowships for distinguished scholars.

    دانشگاه چندین کرسی استادی برای پژوهشگران برجسته ارائه می‌دهد.

    After years of research, she finally received a research fellowship.

    پس از سال‌ها پژوهش، او سرانجام سمت پژوهشی دریافت کرد.

    noun countable

    کمک‌هزینه‌ی تحصیلی، بورسیه‌ی تحصیلی

    I received a fellowship in the field of English Literature.

    من در رشته‌ی ادبیات انگلیسی بورس تحصیلی دریافت کردم.

    The fellowship covered tuition fees and living expenses.

    این کمک‌هزینه‌ی تحصیلی، شهریه و هزینه‌های زندگی را پوشش داد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fellowship

    1. noun sociability, association
      Synonyms:
      company society association companionship friendliness acquaintance camaraderie intimacy conviviality familiarity togetherness amity alliance companionability kindliness club league order guild communion comradeship sodality

    سوال‌های رایج fellowship

    شکل جمع fellowship چی میشه؟

    شکل جمع fellowship در زبان انگلیسی fellowships است.

    ارجاع به لغت fellowship

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fellowship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fellowship

    لغات نزدیک fellowship

    • - fellowly
    • - fellowman
    • - fellowship
    • - felly
    • - fellyfelloe
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Portuguese pharmacy phat phrase pice piety piggy pipsqueak pitch in pitch-dark raise your hand zoom in yoga wouldn't would-be اغماض کردن مقلد معیشت معاش معضل معضلات عزل کردن ابلق اسم آجیل ثواب غدیر خوشحال خوش‌حالی چپق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.