با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Comradeship

ˈkɑːmreɪdʃɪp ˈkɒmrədʃɪp / / -reɪd-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
رفاقت، معاضدت، هم‌قطاری، دوستی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد comradeship

  1. noun The condition of being friends
    Synonyms: chumminess, camaraderie, comradery, closeness, companionship, familiarity, fellowship, friendship, intimacy, comradeliness

ارجاع به لغت comradeship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «comradeship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/comradeship

لغات نزدیک comradeship

پیشنهاد بهبود معانی