فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Conviviality

kənˌvɪviˈælət̬i kənˌvɪviˈæləti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    خوش‌مشربی، عیش و نوش، بزم‌دوستی، جشن‌‌گرایی، آمیزش‌گرایی، رفیق‌دوستی، هم‌دم‌گرایی، دوست‌کامی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد conviviality

  1. noun festivity
    Synonyms: gaiety, sociability, entertainment, merrymaking, merriment

ارجاع به لغت conviviality

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conviviality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conviviality

لغات نزدیک conviviality

پیشنهاد بهبود معانی