جامعهپذیری، مردمآمیزی (نیاز یا تمایل به جستن همنشین و دوست و روابط اجتماعی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He lacked sociability and preferred to spend his time alone.
او از جامعهپذیری بیبهره بود و ترجیح میداد وقتش را بهتنهایی بگذراند.
His sociability and friendly nature made him popular among his neighbors.
مردمآمیزی و رفتار دوستانهاش باعث محبوبیت او در بین همسایگانش شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sociability» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sociability