(بهنحوی که نشان میدهد شخص از گذراندن وقت با افراد دیگر لذت میبرد) بهطور اجتماعی، بهطور دوستانه، از روی خونگرمی، با خونگرمی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He smiled sociably and opened his mouth to speak.
از روی خونگرمی لبخند زد و دهانش را برای صحبت کردن گشود (=شروع به صحبت کردن کرد).
They weren't sitting sociably.
آنها بهطور دوستانه ننشسته بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sociably» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sociably