شکل جمع:
aggregationsتجمع، تجمیع، انباشت، گردآوری، جمعآوری، یکپارچهسازی
The company improved efficiency through the aggregation of small tasks into one automated process.
شرکت با یکپارچهسازی وظایف کوچک در فرایندی خودکار، بازدهی را افزایش داد.
Economic reports show an aggregation of minor losses that eventually formed a significant financial problem.
گزارشهای اقتصادی، انباشت زیانهای کوچک را نشان میدهند که در نهایت مشکل مالی قابل توجهی ایجاد کرد.
تجمیع، گردآوری، جمعآوری (اطلاعات)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Online services allow the aggregation of user reviews from different shopping websites.
خدمات آنلاین، امکان جمعآوری نظرات کاربران از وبسایتهای خرید مختلف را فراهم میکنند.
Political analysts rely on aggregations of polling data to predict election outcomes.
تحلیلگران سیاسی بر گردآوری دادههای نظرسنجی تکیه میکنند تا نتایج انتخابات را پیشبینی کنند.
شکل جمع aggregation در زبان انگلیسی aggregations است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «aggregation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aggregation