امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Organist

ˈɔːrɡnɪst ˈɔːɡənɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    organists

معنی

noun
نوازنده ارگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد organist

  1. noun
    Synonyms: instrumentalist, keyboardist, organ-player

ارجاع به لغت organist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «organist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/organist

لغات نزدیک organist

پیشنهاد بهبود معانی