گذشتهی ساده:
mendedشکل سوم:
mendedسومشخص مفرد:
mendsتعمیر (بهویژه جوراب و لباس)، وصله پینه، مرمت، نوسازی، بازسازی
mending shoes
تعمیر کفش
التیام (زخم و استخوان شکسته و غیره)، خوب شدن، بهبود (از بیماری)، بهبودی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(لباس و جوراب و غیره) وصله پینه شدنی، گردآوری شده برای تعمیر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mending» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mending