فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Going-over

ˌɡoʊɪŋˈoʊvər ˌɡoʊɪŋˈoʊvər ˌɡəʊɪŋˈəʊvə ˌɡəʊɪŋˈəʊvə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun
(آمریکا - عامیانه) کتک‌زنی، عیب‌جویی شدید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
(آمریکا - عامیانه) بررسی دقیق
- He gave the engine a going-over.
- موتور را به‌دقت بازبینی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد going-over

  1. noun a severe scolding
    Synonyms:
    dressing-down chewing-out earful upbraiding bawling-out castigation
  1. noun the act of examining carefully
    Synonyms:
    examination check study inspection view checkup scrutiny perusal

ارجاع به لغت going-over

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «going-over» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/going-over

لغات نزدیک going-over

پیشنهاد بهبود معانی