آخرین به‌روزرسانی:

Vitriol

ˈvɪtriəl ˈvɪtriəl

معنی

noun verb - transitive

( vitriolic ) نمک جوهر گوگرد، زاج، توتیا، سخن تند، جوهر گوگرد (اسیدسولفوریک) زدن به، تند و سوزنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vitriol

  1. noun bitterness
    Synonyms:
    nastiness hostility hatefulness contempt disdain sarcasm malevolence maliciousness venom acrimoniousness virulence

Collocations

blue vitriol

(chalcanthite ،copper sulfate) کات کبود

green vitriol

زاج سبز

ارجاع به لغت vitriol

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vitriol» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vitriol

لغات نزدیک vitriol

پیشنهاد بهبود معانی