فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

On Ice

ɑn aɪs ɒn aɪs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

idiom phrase

در یخ (غذا و نوشیدنی)

I always keep a pitcher of lemonade on ice.

همیشه یک پارچ لیموناد در یخ می‌گذارم.

Please put the champagne on ice.

لطفاً شامپاین را در یخ بگذارید.

idiom phrase

معلق (طرح و برنامه و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The new project is on ice until further notice.

پروژه‌ی جدید تا اطلاع ثانوی معلق است.

The construction of the building is on ice until the weather improves.

تا زمانی که هوا بهبود یابد، ساخت‌وساز ساختمان معلق است.

phrase

قطعی (پیروزی و غیره)

Our victory was on ice.

پیروزی ما قطعی بود.

His success is on ice.

موفقیتش قطعی است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت on ice

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «on ice» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/on-ice

لغات نزدیک on ice

پیشنهاد بهبود معانی