با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Some

səm səm səm səm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb pronoun A1
برخی، بعضی، بعض، برخی از، اندکی، چندتا، قدری، کمی از، تعدادی، غالباً، تقریباً، کم‌وبیش، کسی، شخص یا چیز معینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- some evenings
- برخی از شب‌ها
- This criticism applies to some students only.
- این انتقاد فقط در مورد برخی از شاگردان صادق است.
- They have been married for some years.
- چند سالی است که ازدواج کرده‌اند.
- I waited there some hours.
- چند ساعت آنجا منتظر شدم.
- some eighty houses
- حدود هشتاد خانه
- some ten of them
- قریب به ده نفر از آن‌ها
- It was some dinner!
- عجب شامی بود!
- Some agree and some disagree.
- بعضی‌ها موافق‌اند و بعضی‌ها مخالف.
- Some like it cooked.
- برخی مردم پخته‌ی آن را دوست دارند.
- If you like these apples, take some.
- اگر این سیب‌ها را دوست داری چند تا بردار.
- Eat some!
- قدری بخور!
- I slept some.
- کمی خوابیدم.
- Have some patience!
- یک خرده صبر داشته باش!
- You must run some to catch up with them.
- برای رسیدن به آن‌ها باید خیلی بدوی.
- Some person called me.
- شخصی مرا صدا زد.
- I'll do it someday.
- روزی این کار را خواهم کرد.
- a request for help from some man in the hall
- درخواست کمک از سوی مردی در سالن
- I have bought some agricultural land.
- من مقداری زمین کشاورزی خریده‌ام.
- We have some good honey.
- ما (مقداری) عسل خوب داریم.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد some

  1. adjective Few
    Synonyms: a-few, several, divers, a-little, a-bit, part of, more than a few, sundry, more than a little, any, various
    Antonyms: no, all
  2. adjective Extraordinary
    Synonyms: fascinating, amazing, remarkable
  3. adverb (of quantities) imprecise but fairly close to correct
    Synonyms: approximately, about, close-to, just-about, roughly, more-or-less, around, or-so
  4. pronoun An indefinite or unspecified number or portion:
    Synonyms: any, a-few, a number, an amount, approximately, bout, a part, extraordinary, few, a portion, part, more-or-less, portion, quantity, remarkable, several, unknown

Idioms

  • and then some

    (آمریکا - عامیانه) علاوه بر آن، حتی از آن هم بیشتر

ارجاع به لغت some

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «some» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/some

لغات نزدیک some

پیشنهاد بهبود معانی