برخی، بعضی، بعض، برخی از، اندکی، چندتا، قدری، کمی از، تعدادی، غالباً، تقریباً، کموبیش، کسی، شخص یا چیز معینی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
some evenings
برخی از شبها
This criticism applies to some students only.
این انتقاد فقط در مورد برخی از شاگردان صادق است.
They have been married for some years.
چند سالی است که ازدواج کردهاند.
I waited there some hours.
چند ساعت آنجا منتظر شدم.
some eighty houses
حدود هشتاد خانه
some ten of them
قریب به ده نفر از آنها
It was some dinner!
عجب شامی بود!
Some agree and some disagree.
بعضیها موافقاند و بعضیها مخالف.
Some like it cooked.
برخی مردم پختهی آن را دوست دارند.
If you like these apples, take some.
اگر این سیبها را دوست داری چند تا بردار.
Eat some!
قدری بخور!
I slept some.
کمی خوابیدم.
Have some patience!
یک خرده صبر داشته باش!
You must run some to catch up with them.
برای رسیدن به آنها باید خیلی بدوی.
Some person called me.
شخصی مرا صدا زد.
I'll do it someday.
روزی این کار را خواهم کرد.
a request for help from some man in the hall
درخواست کمک از سوی مردی در سالن
I have bought some agricultural land.
من مقداری زمین کشاورزی خریدهام.
We have some good honey.
ما (مقداری) عسل خوب داریم.
(آمریکا - عامیانه) علاوه بر آن، حتی از آن هم بیشتر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «some» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/some