با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Quantity

ˈkwɑːnt̬ət̬i ˈkwɒntəti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    quantities

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable uncountable B1
    مقدار، چندی، کمیت، قدر، اندازه، حد، شمار، مبلغ
    • - quantity of heat
    • - مقدار گرما
    • - the quantity of water in the pool
    • - مقدار آب موجود در استخر
    • - a quantity of interesting books
    • - چند تا کتاب جالب
    • - the quantity of sugar needed
    • - مقدار شکر مورد نیاز
    • - The Chinese army was superior in quantity and the Japanese army was superior in quality.
    • - ارتش چین از نظر کمیت تفوق داشت و ارتش ژاپن از نظر کیفیت.
    • - the quantity of her devotion
    • - میزان فداکاری او
    • - the quantity of shoes produced
    • - شمار کفش‌های تولید‌شده
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
  • noun uncountable
    مقدار زیاد، عمده، قلمب، یک جا، (جمع) هنگفت، تعداد زیاد
    • - merchandise sold in quantity
    • - کالایی که عمده‌فروشی می‌شود
    • - quantities of money
    • - پول هنگفت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد quantity

  1. noun number or amount
    Synonyms: abundance, aggregate, allotment, amplitude, batch, body, budget, bulk, capacity, deal, expanse, extent, figure, greatness, length, load, lot, magnitude, mass, measure, multitude, part, pile, portion, profusion, quota, size, sum, total, variety, volume

ارجاع به لغت quantity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quantity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quantity

لغات نزدیک quantity

پیشنهاد بهبود معانی