۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Tingle

ˈtɪŋɡl ˈtɪŋɡl

گذشته‌ی ساده:

tingled

شکل سوم:

tingled

سوم‌شخص مفرد:

tingles

وجه وصفی حال:

tingling

شکل جمع:

tingles

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

مورمور شدن، به سوزش آمدن

The cold made my cheeks tingle.

سرما گونه‌هایم را به سوزش آورد.

The sound of her laughter made my skin tingle with delight.

صدای خنده‌اش باعث شد پوستم از خوشحالی مورمور شود.

verb - intransitive

به لرزه افتادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

His words were so heartfelt, they made my heart tingle with emotion.

حرف‌هایش به‌قدری صمیمانه بود که قلبم از احساسات به لرزه افتاد.

Just thinking about the roller coaster ride made my stomach tingle with fear.

تنها فکر کردن به ترن‌هوایی باعث شد دلم از ترس به لرزه بیفتد.

noun countable

مورمور، سوزن‌سوزن

The cold wind brought a tingle to my cheeks.

باد سرد گونه‌هایم را سوزن‌سوزن کرد.

A tingle of anxiety crept up as he approached the stage.

با نزدیک شدن به صحنه، مورمور اضطرابی در او به وجود آمد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tingle

  1. verb feel tickled, itchy
    Synonyms:
    tickle itch shiver thrill creep sting prickle throb get excited have goose bumps twitter

سوال‌های رایج tingle

گذشته‌ی ساده tingle چی میشه؟

گذشته‌ی ساده tingle در زبان انگلیسی tingled است.

شکل سوم tingle چی میشه؟

شکل سوم tingle در زبان انگلیسی tingled است.

شکل جمع tingle چی میشه؟

شکل جمع tingle در زبان انگلیسی tingles است.

وجه وصفی حال tingle چی میشه؟

وجه وصفی حال tingle در زبان انگلیسی tingling است.

سوم‌شخص مفرد tingle چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد tingle در زبان انگلیسی tingles است.

ارجاع به لغت tingle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tingle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tingle

لغات نزدیک tingle

پیشنهاد بهبود معانی