گذشتهی ساده:
minedشکل سوم:
minedسومشخص مفرد:
minesوجه وصفی حال:
miningشکل جمع:
mines(ضمیر ملکی اول شخص مفرد) مال من، از آن من
Mine is better than yours!
مال من بهتر از مال تو است!
That book is mine.
آن کتاب از آن من است.
A friend of mine has invited us.
دوست من ما را دعوت کرده است.
upon mine honor
به شرافتم (قسم)
mine eyes
چشمانم
Mine is made of gold.
مال من از طلا ساخته شده است.
کان، معدن، منبع، راه زیر زمینی، سرچشمه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a coal mine
کان زغالسنگ
a gold mine
کان زر، معدن طلا
Sa'di's poetry is a mine of literary pearls and gems.
شعر سعدی کانی از در و گوهر ادبی است.
an inexhaustible mine of information
سرچشمهی پایانناپذیر اطلاعات
معدن حفر کردن، معدن کندن، استخراج کردن یا شدن
They mine gold.
آنها طلا استخراج میکنند.
He has mined two plays from the Book of Amir Arsalan.
او دو نمایشنامه از کتاب امیر ارسلان استخراج کرده است.
They are mining for precious metals.
آنها دارند برای فلزات پربها کانکاوی میکنند.
They try to mine all their cultural treasures of the past.
آنها میکوشند که همهی گنجینههای فرهنگی گذشتهی خود را مورد بهرهبرداری قرار بدهند.
(نظامی) مین، نقب
The road has been mined.
جاده مینگذاری شده است.
land and sea mines
مینهای زمینی و دریایی
They mined under enemy fortifications and exploded it.
آنها زیر استحکامات دشمن نقب زدند و آن را منفجر کردند.
They wanted to mine the entrance to the Persian Gulf.
آنها در نظر داشتند که مدخل خلیج فارس را مینگذاری کنند.
mine eyes have seen the glory of the coming of the Lord ...
(سرود جمهوری - امریکا) چشمان من شکوه ظهور خداوند را دیدهاند ...
منم مثل تو بیخبرم، منم مثل تو نمیدونم، فهمیدی به منم بگو
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mine» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mine