۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Bursting

American: bɜːrstɪŋ British: bɜːstɪŋ

گذشته‌ی ساده:

burst

شکل سوم:

burst

سوم‌شخص مفرد:

bursts

معنی‌ها

adjective B2

پر، مملو

adjective

(عامیانه) مشتاق، شایق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective

(عامیانه) نیازمند به مستراح رفتن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bursting

  1. adjective breaking open
    Synonyms:
    breaking exploding erupting
    Antonyms:
    calm peaceful stable
  1. adjective as full as possible
    Synonyms:
    full filled packed stuffed crammed overcrowded jammed brimming teeming jam-packed

سوال‌های رایج bursting

گذشته‌ی ساده bursting چی میشه؟

گذشته‌ی ساده bursting در زبان انگلیسی burst است.

شکل سوم bursting چی میشه؟

شکل سوم bursting در زبان انگلیسی burst است.

سوم‌شخص مفرد bursting چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد bursting در زبان انگلیسی bursts است.

ارجاع به لغت bursting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bursting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bursting

لغات نزدیک bursting

پیشنهاد بهبود معانی