گذشتهی ساده:
flummoxedشکل سوم:
flummoxedسومشخص مفرد:
flummoxesوجه وصفی حال:
flummoxingآشفته کردن، مغشوش کردن، گیج کردن، درجواب عاجز کردن، سردرگم کردن، مبهوت کردن، حیران کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I’m completely flummoxed about what to do next.
کاملاً سر در نمیآورم که بعداً چه کار کنم.
The magician’s trick flummoxed the audience.
حقهی شعبدهباز تماشاگران را مبهوت کرد.
گذشتهی ساده flummox در زبان انگلیسی flummoxed است.
شکل سوم flummox در زبان انگلیسی flummoxed است.
وجه وصفی حال flummox در زبان انگلیسی flummoxing است.
سومشخص مفرد flummox در زبان انگلیسی flummoxes است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flummox» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flummox