آخرین به‌روزرسانی:

Flummox

fləˈmɑːks ˈflʌməks

گذشته‌ی ساده:

flummoxed

شکل سوم:

flummoxed

سوم‌شخص مفرد:

flummoxes

وجه وصفی حال:

flummoxing

معنی

verb - transitive

( confuse =) اشفته کردن، مغشوش کردن، گیج کردن، درجواب عاجز کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flummox

  1. verb confuse
    Synonyms:
    puzzle baffle perplex confound mystify disconcert bewilder throw nonplus buffalo stump throw off discombobulate

سوال‌های رایج flummox

گذشته‌ی ساده flummox چی میشه؟

گذشته‌ی ساده flummox در زبان انگلیسی flummoxed است.

شکل سوم flummox چی میشه؟

شکل سوم flummox در زبان انگلیسی flummoxed است.

وجه وصفی حال flummox چی میشه؟

وجه وصفی حال flummox در زبان انگلیسی flummoxing است.

سوم‌شخص مفرد flummox چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد flummox در زبان انگلیسی flummoxes است.

ارجاع به لغت flummox

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flummox» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flummox

لغات نزدیک flummox

پیشنهاد بهبود معانی