با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Ticker

ˈtɪkər ˈtɪkə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ساعت، دارای صدای تیک‌تیک، تلگراف
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ticker

  1. noun The circulatory organ of the body
    Synonyms: heart, pump
  2. noun A small portable timepiece
    Synonyms: watch
  3. noun A character printer that automatically prints stock quotations on ticker tape
    Synonyms: stock-ticker

ارجاع به لغت ticker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ticker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ticker

لغات نزدیک ticker

پیشنهاد بهبود معانی