Louse

laʊs laʊs laʊs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    lice

معنی

noun verb - transitive
شپش، شپشه، شته، هر نوع شپشه یا افت گیاهی و غیره شبیه شپش، شپش گذاشتن، شپشه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد louse

  1. noun Wingless usually flattened bloodsucking insect parasitic on warm-blooded animals
    Synonyms: insect, Hemiptera (Latin), cad, pediculus, cootie, worm, sucking-louse, mite, knave, rat, scoundrel, dirt ball
  2. noun Any of several small insects especially aphids that feed by sucking the juices from plants
    Synonyms: plant louse
  3. noun Wingless insect with mouth parts adapted for biting; mostly parasitic on birds
    Synonyms: bird louse, biting louse

Phrasal verbs

  • louse up

    (امریکا- عامیانه) خراب کردن، به‌هم زدن، بد انجام دادن

ارجاع به لغت louse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «louse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/louse

لغات نزدیک louse

پیشنهاد بهبود معانی