Instigation

ˌɪnstəˈɡeɪʃn ˌɪnstəˈɡeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تحریک، اغوا، انگیزش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد instigation

  1. noun prompting
    Synonyms: influence, stimulation, encouragement, incentive, urging, incitement, abetment

ارجاع به لغت instigation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «instigation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/instigation

لغات نزدیک instigation

پیشنهاد بهبود معانی