آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ بهمن ۱۴۰۳

    Find

    faɪnd faɪnd

    گذشته‌ی ساده:

    found

    شکل سوم:

    found

    سوم‌شخص مفرد:

    finds

    وجه وصفی حال:

    finding

    شکل جمع:

    finds

    معنی find | جمله با find

    verb - transitive A1

    پیدا کردن، یافتن، جستن، گیرآوردن

    I found a gold ring.

    انگشتر طلا پیدا کردم.

    Finding a job is becoming more difficult every day.

    کار یافتن هرروز دشوارتر می‌شود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    I did not find his house.

    خانه‌ی او را نیافتم.

    He found enough strength to climb to the summit.

    او نیروی لازم برای رسیدن به قله را (در خود) پیدا کرد.

    She finally found wealth and fame.

    سر انجام به مال و شهرت رسید.

    to find an answer

    به پاسخ دست‌یافتن

    verb - transitive B1

    متوجه شدن، فهمیدن، دریافتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    Now I find that I have been wrong.

    اکنون متوجه شدم که در اشتباه بوده‌ام.

    He found himself utterly broke.

    او فهمید که هیچ پولی ندارد.

    verb - transitive B1

    فکر کردن، نظر داشتن (راجع‌به چیزی)، حس کردن

    I find her approach to problem-solving refreshing.

    به نظرم رویکرد او در حل مسئله جدید است.

    Many people find the new policy confusing.

    بسیاری از افراد فکر می‌کنند سیاست جدید گیج‌کننده است.

    verb - intransitive verb - transitive B2

    (دادگاه و غیره) حکم صادر کردن، رأی‌ دادن

    The judge found for the wife.

    قاضی به نفع زوجه حکم صادر کرد.

    The lawyer hopes the jury will find in favor of her client.

    وکیل امیدوار است که هیئت‌منصفه به نفع موکلش رأی‌ بدهند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The court found him guilty.

    دادگاه او را گناهکار شناخت.

    noun countable

    کشف، یافته

    That actor was the best find of the year.

    آن هنرپیشه بهترین کشف سال بود.

    that restaurant was a delightful find.

    آن رستوران کشفی لذت‌بخش بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The archaeologists had arranged their finds on the table.

    باستان‌شناسان یافته‌های خود را روی میز چیده بودند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد find

    1. noun discovery
      Synonyms:
      treasure gem jewel catch acquisition asset treasure trove bonanza bargain good buy pride boast one in a million
      Antonyms:
      loss
    1. verb catch sight of, lay hands on
      Synonyms:
      notice spot recognize meet detect observe identify discover perceive encounter come across run across uncover locate lay hands on dig up track down turn up distinguish expose pinpoint recover espy discern come upon light upon hit upon stumble upon happen upon make out bring to light arrive at run into fall in with scare up smoke out trip on lay fingers on ferret out chance upon come up with corral descry collar unearth strike
      Antonyms:
      miss lose fail pass by
    1. verb achieve, win
      Synonyms:
      get gain obtain acquire attain earn win procure meet with meet fall to the lot be one’s lot
      Antonyms:
      lose fail fall short forfeit

    Phrasal verbs

    find for

    (دادگاه یا قاضی یا هیئت منصفه) به سود کسی حکم دادن

    find out

    دریافتن، پی بردن، کشف کردن، فهمیدن، متوجه شدن (با مشاهده، مطالعه و تحقیق)

    مچ کسی را گرفتن، پی بردن، فهمیدن، آشکار کردن، برملا کردن

    Idioms

    find oneself

    1- (ماهیت و استعدادها و غیره‌ی) خود را یافتن 2- ... بودن، پی‌بردن به

    find one's feet

    (به شرایط جدیدی) عادت کردن، خوگرفتن، جا افتادن

    سوال‌های رایج find

    گذشته‌ی ساده find چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده find در زبان انگلیسی found است.

    شکل سوم find چی میشه؟

    شکل سوم find در زبان انگلیسی found است.

    شکل جمع find چی میشه؟

    شکل جمع find در زبان انگلیسی finds است.

    وجه وصفی حال find چی میشه؟

    وجه وصفی حال find در زبان انگلیسی finding است.

    سوم‌شخص مفرد find چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد find در زبان انگلیسی finds است.

    ارجاع به لغت find

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «find» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/find

    لغات نزدیک find

    • - finca
    • - finch
    • - find
    • - find a solution
    • - find a way
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.