با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Bring To Light

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • idiom C2
    آشکار کردن، پرده برداشتن، افشا کردن
  • idiom
    آشکار کردن، افشا کردن، نمایاندن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bring to light

  1. verb to make clear
    Synonyms: blow the lid off, bring forward, bring into the open, bring into view, crack wide open, disclose, expose, hold up to view, lay bare, reveal, take the lid off

ارجاع به لغت bring to light

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bring to light» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bring-to-light

لغات نزدیک bring to light

پیشنهاد بهبود معانی