با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Descry

dɪˈskraɪ dɪˈskraɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    descried
  • شکل سوم:

    descried
  • سوم‌شخص مفرد:

    descries
  • وجه وصفی حال:

    descrying

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
ادبی دیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Suddenly he descried a boat.
- ناگهان قایقی را از دور دید.
- She descryed a rare bird perched on the tree branch.
- او پرنده‌‌ی نادری را دید که روی شاخه‌ی درخت نشسته بود.
verb - transitive
دریافتن، فهمیدن، پی بردن
- Can you descry the hidden meaning behind her words?
- آیا می‌توانید به معنای پنهان پشت کلمات او پی ببرید؟
- The detective's keen eyes helped him quickly descry important clues at the crime scene.
- چشمان تیزبین کارآگاه به او کمک کرد تا سرنخ‌های مهم در صحنه‌ی جرم را به‌سرعت دریابد.
verb - transitive
قدیمی فاش کردن، آشکار کردن
- The journalist was able to descry the truth behind the politician's façade.
- این روزنامه‌نگار توانست حقیقتی که در پس چهره‌ی این سیاستمدار وجود داشت، فاش کند.
- Through careful analysis of ancient texts, scholars were able to descry secrets of civilizations past.
- دانشمندان از طریق تجزیه‌وتحلیل دقیق متون باستانی توانستند اسرار تمدن‌های گذشته را آشکار کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد descry

  1. verb To perceive and fix the identity of, especially with difficulty
    Synonyms: discern, distinguish, make out, pick out, spot
  2. verb To perceive, especially barely or fleetingly
    Synonyms: espy, spot, detect, discern, see, spy, catch, behold, determine, disclose, discover, glimpse, note, observe, perceive, reveal, sight
  3. verb To perceive with a special effort of the senses or the mind
    Synonyms: see, detect, discern, distinguish, mark, mind, note, notice, observe, remark
  4. verb To catch sight of (something difficult to discern).
    Synonyms: see

ارجاع به لغت descry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «descry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/descry

لغات نزدیک descry

پیشنهاد بهبود معانی