آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۸ آبان ۱۴۰۴

    Schedule

    ˈskedʒʊl / / -dʒl ˈʃedjuːl / / ˈske-

    گذشته‌ی ساده:

    scheduled

    شکل سوم:

    scheduled

    سوم‌شخص مفرد:

    schedules

    وجه وصفی حال:

    scheduling

    شکل جمع:

    schedules

    معنی schedule | جمله با schedule

    noun countable B2

    برنامه‌ی زمانی، جدول زمانی

    today, I have a full schedule.

    امروز برنامه‌ام پر است (تمام اوقاتم گرفته است).

    The school posted the exam schedule for all classes.

    مدرسه، برنامه‌ی امتحانات همه‌ی کلاس‌ها را منتشر کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    they laid out a schedule for building the new factory.

    آن‌ها ساختن کارخانه‌ی جدید را زمان‌بندی کردند.

    class schedule

    برنامه‌ی کلاس‌ها

    my daily schedule

    برنامه‌ی روزانه‌ی من

    noun countable B1

    انگلیسی آمریکایی جدول برنامه‌ها، جدول حرکت

    در انگلیسی بریتانیایی از timetable استفاده می‌شود.

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    Flight schedules are often updated due to weather conditions.

    برنامه‌های پرواز اغلب به‌دلیل شرایط جوی به‌روزرسانی می‌شوند.

    The school changed the schedule for next semester.

    مدرسه، برنامه‌ی کلاس‌ها برای ترم بعد را تغییر داد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a flight schedule

    برنامه‌ی (ساعات) پرواز

    noun countable formal

    فهرست، جدول، لیست

    The government released a schedule of approved regulations.

    دولت، فهرستی از مقررات تأییدشده را منتشر کرد.

    The project manager provided a schedule of tasks for the team.

    مدیر پروژه، لیستی از وظایف برای تیم ارائه داد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a schedule of household items belonging to the deceased.

    فهرست اثاث منزل متعلق به متوفی.

    verb - transitive B2

    زمان‌بندی کردن، در جدول زمانی وارد کردن، جزو برنامه کردن، برنامه (و غیره) تعیین کردن

    the train is scheduled to stop in Ghom.

    طبق برنامه قطار در قم توقف خواهد کرد.

    Leyla has scheduled a meeting for next Monday.

    لیلا برای دوشنبه‌ی دیگر جلسه تعیین کرده است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the repairs are scheduled to take six months.

    طبق برنامه تعمیرات شش ماه طول خواهد کشید.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد schedule

    1. noun plan for one’s time
      Synonyms:
      agenda program calendar list lineup timetable itinerary docket sked table order of business appointments record roll roster registry catalog inventory chart diagram
      Antonyms:
      disorganization
    1. verb plan one’s time
      Synonyms:
      arrange organize plan set set up book reserve engage slate appoint program time list note record register pencil in line up be due card catalog get on line write in one’s book sew up
      Antonyms:
      disorganize disorder

    Collocations

    stick to a schedule

    به برنامه پایبند بودن، طبق برنامه پیش رفتن

    draw up a schedule

    تنظیم برنامه

    لغات هم‌خانواده schedule

    • noun
      schedule
    • adjective
      scheduled, rescheduled
    • verb - transitive
      schedule, reschedule

    سوال‌های رایج schedule

    گذشته‌ی ساده schedule چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده schedule در زبان انگلیسی scheduled است.

    شکل سوم schedule چی میشه؟

    شکل سوم schedule در زبان انگلیسی scheduled است.

    شکل جمع schedule چی میشه؟

    شکل جمع schedule در زبان انگلیسی schedules است.

    وجه وصفی حال schedule چی میشه؟

    وجه وصفی حال schedule در زبان انگلیسی scheduling است.

    سوم‌شخص مفرد schedule چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد schedule در زبان انگلیسی schedules است.

    ارجاع به لغت schedule

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «schedule» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/schedule

    لغات نزدیک schedule

    • - schadenfreude
    • - schatchen
    • - schedule
    • - schedule maintenance
    • - scheduled
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.