فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Reschedule

-ˈskedʒʊl / / -dʒl ˌriːˈʃedjuːl

گذشته‌ی ساده:

rescheduled

شکل سوم:

rescheduled

سوم‌شخص مفرد:

reschedules

وجه وصفی حال:

rescheduling

معنی‌ها

verb - transitive

دوباره برنامه‌ریزی کردن، دوباره قرار گذاشتن (رجوع شود به: schedule)

verb - transitive

در شرایط وام تجدید نظر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده reschedule

  • verb - transitive
    schedule, reschedule

ارجاع به لغت reschedule

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reschedule» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reschedule

لغات نزدیک reschedule

پیشنهاد بهبود معانی