گذشتهی ساده:
catalogedشکل سوم:
catalogedسومشخص مفرد:
catalogsوجه وصفی حال:
catalogingشکل جمع:
catalogsحالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی catalogue است.
فهرست کامل (که بهطور معمول به ترتیب حروف الفبا منظم شده است)، فهرستنامه، کاتالوگ، کالانما، کارنما، صورت، لیست، دفتر راهنما
a catalog of all the books in this library
فهرست تمام کتابهای این کتابخانه
a catalog of the company's products
کاتالوگی از محصولات این شرکت
a catalogue of the band's songs
لیست آهنگهای گروه
سیاههای از اتفاقات و رویدادهای ناخوشایند (بهصورت مفرد میآید)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The whole holiday was a catalogue of disasters.
کل تعطیلات سیاههای از فجایع بود.
a catalog of crimes
سیاههای از جنایات
فهرستبندی کردن، فهرست کردن، بهصورت خلاصه و مرتب ذکر کردن، صورتبندی کردن، فهرستبندی کردن، بهصورت فهرستنامه در آوردن
They are cataloging all the paintings in this museum.
دارند فهرست نامهایی از کلیهی نقاشیهای این موزه تهیه میکنند.
They will be hiring an archivist to continue the work of cataloguing the family's possessions.
آنها یک آرشیویست را استخدام خواهند کرد تا کار صورتبندی کردن داراییهای خانواده را ادامه دهد.
Scientific monographs are cataloged into a database.
تکنگاشتهای علمی در یک پایگاه داده فهرستبندی می شوند.
In the court, she cataloged her husband's violent acts.
در دادگاه اعمال خشونتآمیز شوهرش را یکییکی فهرست کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «catalog» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/catalog