فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Enumeration

American: əˌnuːməˈreɪʃn̩ British: ɪˌnjuːməˈreɪʃn̩

شکل جمع:

enumerations

معنی‌ها

noun

شمارش، احصا

noun

نام بردن یک به یک، صورت دادن، ذکر جزئیات، بررسی موارد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun

صورت، سیاهه، ریز، فهرست، لیست

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد enumeration

  1. noun inventory
    Synonyms:
    list catalog register

ارجاع به لغت enumeration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enumeration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/enumeration

لغات نزدیک enumeration

پیشنهاد بهبود معانی