شکل جمع:
directoriesفهرست، کتابچهی راهنما، دفترچهی اطلاعات
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The website features a complete directory of doctors by specialty and location.
این وبسایت، فهرستی کامل از پزشکان بر اساس تخصص و موقعیت مکانی ارائه میدهد.
Can you check the phone directory to see if her number is listed?
میتوانی دفترچهی تلفن را نگاه کنی و ببینی شمارهاش هست یا نه؟
A business directory can help customers find service providers in their area.
راهنمای مشاغل میتواند به مشتریان کمک کند تا ارائهدهندگان خدمات را در منطقهی خود پیدا کنند.
a telephone directory
دفتر راهنمای تلفن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «directory» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/directory