شکل جمع:
manuscriptsدستخط، کتاب خطی، نسخهی خطی، نوشته، دستنویس
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He delivered the manuscript of his book to the publisher.
او متن دستنویس کتابش را به ناشر تحویل داد.
They found those ancient manuscripts in a cave.
آنها آن نسخههای خطی قدیمی را در یک غار پیدا کردند.
a valuable manuscript of Shahnameh
یک نسخهی خطی باارزش شاهنامه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «manuscript» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/manuscript