امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Playbook

ˈpleɪbʊk ˈpleɪbʊk ˈpleɪbʊk ˈpleɪbʊk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی آمریکایی ورزش کتاب دستور بازی (به‌ویژه در فوتبال آمریکایی که حاوی برنامه‌های یک تیم برای بازی است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The coach handed out the playbook to each player.
- مربی کتاب دستور بازی را به هر بازیکن داد.
- The team's success can be attributed to their thorough understanding and execution of the playbook.
- موفقیت این تیم را می‌توان به درک کامل و اجرای کتاب دستور بازی نسبت داد.
noun countable
مجموعه‌تاکتیک‌ها (مجموعه‌ای از پیشنهادها یا روش‌هایی که برای یک فعالیت، صنعت، شغل خاص و غیره مناسب تلقی می‌شوند)
- As a new employee, it's important to familiarize yourself with the company's playbook to understand the expectations and guidelines for your role.
- به عنوان یک کارمند جدید، مهم است که با مجموعه‌تاکتیک‌های شرکت آشنا شوید تا انتظارات و دستورالعمل‌های مربوط به وظیقه‌ی خود را درک کنید.
- The new CEO wrote a new playbook for the company.
- مدیرعامل جدید مجموعه‌تاکتیک‌های جدیدی برای شرکت نوشت.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت playbook

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «playbook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/playbook

لغات نزدیک playbook

پیشنهاد بهبود معانی