آخرین به‌روزرسانی:

Playbook

ˈpleɪbʊk ˈpleɪbʊk ˈpleɪbʊk ˈpleɪbʊk

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی آمریکایی ورزش کتاب دستور بازی (به‌ویژه در فوتبال آمریکایی که حاوی برنامه‌های یک تیم برای بازی است)

The coach handed out the playbook to each player.

مربی کتاب دستور بازی را به هر بازیکن داد.

The team's success can be attributed to their thorough understanding and execution of the playbook.

موفقیت این تیم را می‌توان به درک کامل و اجرای کتاب دستور بازی نسبت داد.

noun countable

مجموعه‌تاکتیک‌ها (مجموعه‌ای از پیشنهادها یا روش‌هایی که برای یک فعالیت، صنعت، شغل خاص و غیره مناسب تلقی می‌شوند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

As a new employee, it's important to familiarize yourself with the company's playbook to understand the expectations and guidelines for your role.

به عنوان یک کارمند جدید، مهم است که با مجموعه‌تاکتیک‌های شرکت آشنا شوید تا انتظارات و دستورالعمل‌های مربوط به وظیقه‌ی خود را درک کنید.

The new CEO wrote a new playbook for the company.

مدیرعامل جدید مجموعه‌تاکتیک‌های جدیدی برای شرکت نوشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت playbook

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «playbook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/playbook

لغات نزدیک playbook

پیشنهاد بهبود معانی