با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Language

ˈlæŋɡwɪdʒ ˈlæŋɡwɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    languaged
  • شکل سوم:

    languaged
  • سوم شخص مفرد:

    languages
  • وجه وصفی حال:

    languaging
  • شکل جمع:

    languages

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun A1
    زبان
  • noun
    زبان پی ال وان
  • noun
    زبان، لسان، کلام، سخنگویی، تکلم، به‌صورت لسانی بیان کردن
    • - the Persian language
    • - زبان فارسی
    • - a history of the English language
    • - تاریخ زبان انگلیسی
    • - the learning of at least one foreign language
    • - آموختن لااقل یک زبان خارجی
    • - a language class
    • - کلاس زبان
    • - body language
    • - ارتباط غیرکلامی، حرکات معنی‌دار بدنی، زبان اندام
    • - computer language
    • - زبان کامپیوتر
    • - sign language
    • - زبان اشاره (برای کرها و لالها)، نشان زبان
    • - the language of children
    • - زبان (یا طرز تکلم) کودکان
    • - the language of the street
    • - زبان کوچه و بازار
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد language

  1. noun system of words for communication
    Synonyms: accent, argot, articulation, brogue, cant, communication, conversation, dialect, diction, dictionary, discourse, doublespeak, expression, gibberish, idiom, interchange, jargon, lexicon, lingua franca, palaver, parlance, patois, phraseology, prose, signal, slang, sound, speech, style, talk, terminology, tongue, utterance, verbalization, vernacular, vocabulary, vocalization, voice, word, wording

Idioms

ارجاع به لغت language

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «language» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/language

لغات نزدیک language

پیشنهاد بهبود معانی