آخرین به‌روزرسانی:

Cataract

ˈkætərækt ˈkætərækt

شکل جمع:

cataracts

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پزشکی آب مروارید (نوعی بیماری چشم)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

The doctor showed me an image of the lens affected by cataract.

دکتر تصویری از عدسی چشم مبتلا به آب مروارید را به من نشان داد.

Cataract is a common condition among elderly people.

آب مروارید، بیماری‌ای رایج در میان سالمندان است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

An elderly gentleman who has had a cataract operation

مرد پیری که تحت عمل جراحی آب مروارید قرار گرفته است

noun countable

ادبی آبشار بزرگ، آبشار عظیم، آبشار خروشان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The sound of the cataract could be heard miles away.

صدای آبشار بزرگ از کیلومترها دورتر شنیده می‌شد.

Explorers often seek out remote cataracts hidden deep in the jungle.

کاوشگران اغلب به دنبال آبشارهای عظیمی هستند که در دل جنگل‌های دورافتاده پنهان شده‌اند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cataract

  1. noun waterfall
    Synonyms:
    flood deluge torrent rapids

ارجاع به لغت cataract

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cataract» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cataract

لغات نزدیک cataract

پیشنهاد بهبود معانی