فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cataract

ˈkætərækt ˈkætərækt

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun

آبشار بزرگ

An elderly gentleman who has had a cataract operation.

مرد پیری که تحت عمل جراحی آب مروارید قرار گرفته است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cataract

  1. noun waterfall
    Synonyms:
    flood deluge torrent rapids

ارجاع به لغت cataract

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cataract» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cataract

لغات نزدیک cataract

پیشنهاد بهبود معانی