شکل جمع:
precipitationsآبوهوا شتاب، دستپاچگی، تسریع، بارش، تهنشینی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی آبوهوا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
heavy precipitations of snow and rain
ریزش شدید برف و باران
the annual rate of precipitation
میزان بارش سالیانه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «precipitation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/precipitation