فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Effervesce

ˌefərˈves ˌefəˈves

معنی و نمونه‌جمله

verb - intransitive

جوش زدن، گازدار کردن (مشروبات و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Some beverages effervesce.

بعضی از نوشابه‌ها گازدار هستند (می‌جوشند).

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد effervesce

  1. verb fizz
    Synonyms:
    bubble foam froth

ارجاع به لغت effervesce

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «effervesce» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/effervesce

لغات نزدیک effervesce

پیشنهاد بهبود معانی