گذشتهی ساده:
eruptedشکل سوم:
eruptedسومشخص مفرد:
eruptsوجه وصفی حال:
eruptingفوران کردن (آتشفشان)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
When did this volcano first erupt?
این کوه آتشفشان اولینبار کی فوران کرد؟
If the volcano erupts again, the nearby villages could be at great risk.
اگر آتشفشان دوباره فوران کند، ممکن است روستاهای اطراف در معرض خطر بزرگی قرار بگیرند.
شروع شدن، در گرفتن، وقوع یافتن، برافروخته شدن (بهطور ناگهانی و شدید)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A protest erupted when the government announced new restrictions.
وقتی دولت محدودیتهای جدیدی را اعلام کرد، اعتراضاتی در گرفت.
A fierce debate erupted over the new policy.
بحث شدیدی بر سر سیاست جدید وقوع یافت.
A big riot erupted.
شورش بزرگی بروز کرد.
Suddenly, hot steam began to erupt.
ناگهان بخار داغ شروع به برونفشانی کرد (بیرون زد).
فوران کردن، به پا شدن، بلند شدن، منفجر شدن، سر دادن، ترکیدن (از خنده، عصبانیت و احساسات دیگر با صدای بلند)
Laughter erupted from the audience after the comedian’s final joke.
پساز شوخی آخر کمدین، خندهای از جمعیت بلند شد.
She erupted in anger when she heard the unfair decision.
وقتی تصمیم ناعادلانه را شنید، از خشم منفجر شد.
The audience erupted into applause at the end of the performance.
در پایان اجرا، تماشاگران با صدای بلند دست زدند.
ظاهر شدن، پدیدار شدن، پیدا شدن، بیرون زدن، زدن (جوش و... روی پوست)
Blisters erupted on his hands after handling the chemicals without gloves.
پساز تماس با مواد شیمیایی بدون دستکش، تاولهایی روی دستانش پدیدار شد.
Pimples began to erupt on his face during puberty.
در دوران بلوغ، صورتش شروع به جوش زدن کرد.
Suddenly, pimples erupted all over the child's body.
ناگهان تمام بدن کودک کورک زد.
در آمدن، بیرون زدن (دندان)
When a child's teeth begin to erupt
هنگامی که دندانهای بچه شروع به درآمدن میکنند
Sometimes, a tooth may not erupt properly and remains impacted.
گاهی اوقات دندان بهدرستی درنمیآید و نهفته باقی میماند.
The dentist said the permanent teeth are beginning to erupt.
دندانپزشک گفت دندانهای دائمی درحال بیرون زدن هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «erupt» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/erupt