فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Touch Off

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • phrasal verb
    1- منفجر کردن 2- دقیقاً نشان دادن، نمایندگی کردن 3- (به‌ویژه به‌طور خشونت آمیز) موجب شدن، انگیزاندن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت touch off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «touch off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/touch-off

لغات نزدیک touch off

پیشنهاد بهبود معانی