آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ فروردین ۱۴۰۴

    Break Out

    ˈbreɪkˈaʊt breɪkaʊt

    گذشته‌ی ساده:

    broke out

    شکل سوم:

    broken out

    سوم‌شخص مفرد:

    breaks out

    وجه وصفی حال:

    breaking out

    معنی break out | جمله با break out

    phrasal verb B2

    شروع شدن، آغاز شدن، به راه افتادن (اتفاقی ناگوار به‌صورت ناگهانی)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    When the protests broke out, the government imposed curfews across the country.

    وقتی اعتراضات شروع شد، دولت در سراسر کشور مقررات منع رفت‌وآمد وضع کرد.

    Fighting broke out in the streets after the controversial decision was announced.

    پس‌از اعلام تصمیم جنجالی، در خیابان‌ها درگیری آغاز شد.

    phrasal verb

    شیوع پیدا کردن، گسترش یافتن، پخش شدن (بیماری مسری)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    A deadly virus broke out in the city, leading to a public health emergency.

    ویروس کشنده‌ای در شهر شیوع پیدا کرد و بحران بهداشتی عمومی ایجاد شد.

    The flu season is here, and it seems that the virus is starting to break out in several regions.

    فصل آنفولانزا شروع شده و به نظر می‌رسد که ویروس در چندین منطقه پخش شده است.

    phrasal verb

    فرار کردن، گریختن (از زندان)

    He was sentenced to life in prison, but he broke out and disappeared without a trace.

    او به حبس ابد محکوم شد، اما از زندان فرار کرد و بی‌هیچ اثری ناپدید شد.

    The notorious gang broke out of prison with the help of some corrupt guards.

    گروه معروف مجرمان با کمک برخی از نگهبانان فاسد از زندان گریختند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد break out

    1. verb happen, emerge
      Synonyms:
      happen occur arise start begin appear emerge spring up set in burst forth erupt explode
    1. verb escape
      Synonyms:
      leave flee escape depart get free break loose bolt abscond bust out burst out

    سوال‌های رایج break out

    گذشته‌ی ساده break out چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده break out در زبان انگلیسی broke out است.

    شکل سوم break out چی میشه؟

    شکل سوم break out در زبان انگلیسی broken out است.

    وجه وصفی حال break out چی میشه؟

    وجه وصفی حال break out در زبان انگلیسی breaking out است.

    سوم‌شخص مفرد break out چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد break out در زبان انگلیسی breaks out است.

    ارجاع به لغت break out

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «break out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/break-out

    لغات نزدیک break out

    • - break one's word
    • - break oneself of a habit
    • - break out
    • - break out in
    • - break out of
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.