گذشتهی ساده:
broke outشکل سوم:
broken outسومشخص مفرد:
breaks outوجه وصفی حال:
breaking outشروع شدن، آغاز شدن، به راه افتادن (اتفاقی ناگوار بهصورت ناگهانی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
When the protests broke out, the government imposed curfews across the country.
وقتی اعتراضات شروع شد، دولت در سراسر کشور مقررات منع رفتوآمد وضع کرد.
Fighting broke out in the streets after the controversial decision was announced.
پساز اعلام تصمیم جنجالی، در خیابانها درگیری آغاز شد.
شیوع پیدا کردن، گسترش یافتن، پخش شدن (بیماری مسری)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A deadly virus broke out in the city, leading to a public health emergency.
ویروس کشندهای در شهر شیوع پیدا کرد و بحران بهداشتی عمومی ایجاد شد.
The flu season is here, and it seems that the virus is starting to break out in several regions.
فصل آنفولانزا شروع شده و به نظر میرسد که ویروس در چندین منطقه پخش شده است.
فرار کردن، گریختن (از زندان)
He was sentenced to life in prison, but he broke out and disappeared without a trace.
او به حبس ابد محکوم شد، اما از زندان فرار کرد و بیهیچ اثری ناپدید شد.
The notorious gang broke out of prison with the help of some corrupt guards.
گروه معروف مجرمان با کمک برخی از نگهبانان فاسد از زندان گریختند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «break out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/break-out