فرار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Their attempt to break out of prison was foiled.
تلاش آنها برای فرار از زندان بیاثر شد.
She felt the need to break out of her daily routine.
او احساس کرد باید از روال عادی روزانهاش فرار کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «break out of» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/break-out-of