امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Eruct

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
آروغ زدن ( belch ) به‌شدت فوران کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eruct

  1. verb To send forth (confined matter) violently
    Synonyms: spew, belch, disgorge, eject, erupt, burp, expel, extravasate, bubble, spew out

ارجاع به لغت eruct

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eruct» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eruct

لغات نزدیک eruct

پیشنهاد بهبود معانی