با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Eructation

ˌiːrʌkˈteɪʃn̩ ˌiːrʌkˈteɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    آروغ
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد eructation

  1. noun (of volcanos) pouring out fumes or lava (or a deposit so formed)
    Synonyms: eruption, extravasation
  2. noun A reflex that expels gas noisily from the stomach through the mouth
    Synonyms: belch, belching, burp, burping

ارجاع به لغت eructation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eructation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eructation

لغات نزدیک eructation

پیشنهاد بهبود معانی