آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۹ مرداد ۱۴۰۴

    Productively

    prəˈdʌktɪvli prəˈdʌktɪvli

    معنی productively | جمله با productively

    adverb

    به‌طور پربازده، به‌طور ثمربخش، به‌طور پرحاصل، بهره‌ورانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    Their working system is based on the belief that people work more productively in a team.

    سیستم کاری آن‌ها مبتنی‌بر این عقیده است که افراد در تیم، به‌طور پربازده‌تر کار می‌کنند.

    to use land more productively

    استفاده از زمین به‌طور ثمربخش‌تر

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد productively

    1. adverb in a productive way
      Synonyms:
      profitably fruitfully
      Antonyms:
      unproductively

    لغات هم‌خانواده productively

    • noun
      produce, producer, product, production, reproduction, productivity
    • adjective
      productive, counterproductive, reproductive, reproducible
    • verb - transitive
      produce
    • verb - intransitive
      reproduce
    • adverb
      productively

    سوال‌های رایج productively

    معنی productively به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «productively» در زبان فارسی به «سودمند» یا «پربازده» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «پربازده» به حالتی اشاره دارد که در آن فعالیت‌ها یا تلاش‌ها نتیجه‌بخش و مؤثر باشند و منجر به تولید، پیشرفت یا دستاورد مشخصی شوند. این اصطلاح در زمینه‌های کاری، تحصیلی، شخصی و حتی اجتماعی کاربرد دارد و نشان می‌دهد که زمان، انرژی و منابع صرف شده به شکل مؤثری استفاده شده و نتیجه‌ی ملموس یا مفیدی حاصل شده است. استفاده از این واژه تأکید بر کیفیت عملکرد و میزان بهره‌وری دارد، نه صرفاً انجام دادن فعالیت‌ها.

    در محیط‌های کاری و حرفه‌ای، «productively» نشان‌دهنده‌ی عملکردی است که منجر به دستیابی به اهداف، افزایش بهره‌وری و بهبود نتایج سازمانی می‌شود. برای مثال، وقتی گفته می‌شود «تیم پروژه به طور پربازده کار کرد»، منظور این است که اعضای تیم توانستند با صرف منابع موجود، خروجی‌های باکیفیت و قابل توجهی ارائه دهند و زمان و انرژی را هدر ندادند. این نوع عملکرد باعث پیشرفت سازمان و افزایش رضایت افراد می‌شود.

    در زندگی روزمره، فعالیت‌های productively به معنای انجام کارها و وظایف با برنامه‌ریزی، تمرکز و هدفمندی است. برای مثال، مطالعه‌ی پربازده، تمرین مهارت‌های شخصی یا انجام کارهای خانه به شکل سازمان‌یافته، نتیجه‌ای ملموس و مؤثر دارد. این رویکرد باعث می‌شود که افراد حس موفقیت و رضایت بیشتری از زمان خود داشته باشند و همزمان استرس و پراکندگی انرژی کاهش یابد.

    در آموزش و یادگیری، واژه‌ی «productively» به معنای بهره‌گیری حداکثری از زمان و منابع برای کسب دانش و مهارت‌های عملی است. دانش‌آموزان و دانشجویانی که به روش‌های پربازده مطالعه می‌کنند، بهتر می‌توانند مفاهیم را درک کرده و آن‌ها را در عمل به کار بگیرند. این شیوه باعث افزایش توانایی تحلیل، حل مسئله و خلاقیت در یادگیرنده می‌شود و کیفیت یادگیری را ارتقا می‌دهد.

    «productively» یا «پربازده» مفهومی است که بر اثربخشی، بهره‌وری و نتیجه‌بخشی فعالیت‌ها تأکید دارد. این واژه به ما یادآوری می‌کند که صرف زمان و انرژی کافی نیست، بلکه مهم این است که تلاش‌ها به شکلی هدفمند و مؤثر به دستاوردهای ملموس منجر شوند و ارزش واقعی ایجاد کنند.

    ارجاع به لغت productively

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «productively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/productively

    لغات نزدیک productively

    • - production values
    • - productive
    • - productively
    • - productivity
    • - proem
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.