آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴

    Producer

    prəˈduːsər prəˈdjuːsə

    شکل جمع:

    producers

    معنی producer | جمله با producer

    noun countable B2

    تهیه‌کننده

    The TV producer insisted on changing the script.

    تهیه‌کننده‌ی برنامه‌ی تلویزیونی بر تغییر فیلمنامه پافشاری کرد.

    Many producers invest their own money into the project.

    بسیاری از تهیه‌کنندگان، پول شخصی خود را در پروژه سرمایه‌گذاری می‌کنند.

    noun countable

    تهیه‌کننده‌ (موسیقی)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The recording producer helped shape the sound of the final track.

    تهیه‌کننده‌ی ضبط به شکل‌گیری صدای نهایی قطعه کمک کرد.

    Every good record needs a talented producer behind it.

    هر آلبوم خوبی به تهیه‌کننده‌ای بااستعداد نیاز دارد.

    noun countable C1

    تولید‌کننده، تأمین‌کننده، عرضه‌کننده

    Local egg producers are struggling to meet demand.

    تولیدکنندگان محلی تخم‌مرغ در پاسخ به تقاضا دچار مشکل هستند.

    China is a major producer of electronic goods.

    چین تأمین‌کننده‌ی عمده‌ی کالاهای الکترونیکی است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    From producer to consumer a product changes hands a few times.

    کالا از تولید‌کننده تا مصرف‌کننده چند دست می‌گردد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد producer

    1. noun a person or business that makes or builds something
      Synonyms:
      maker builder manufacturer constructor generator assembler erector raiser yielder

    لغات هم‌خانواده producer

    noun
    produce, producer, product, production, reproduction, productivity
    adjective
    productive, counterproductive, reproductive, reproducible
    verb - transitive
    produce
    verb - intransitive
    reproduce
    adverb
    productively

    سوال‌های رایج producer

    شکل جمع producer چی میشه؟

    شکل جمع producer در زبان انگلیسی producers است.

    ارجاع به لغت producer

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «producer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/producer

    لغات نزدیک producer

    • - produce results
    • - produce the opposite effect
    • - producer
    • - producer gas
    • - producer goods
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.