شکل جمع:
manufacturersتولیدکننده، صاحب کارخانه، سازنده، فرآور، فروردگر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A famous manufacturer makes the product.
تولیدکنندهی مشهوری این محصول را میسازد.
Germany is a major manufacturer of motorcars.
آلمان سازندهی اصلی ماشین است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «manufacturer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/manufacturer