امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Manufacturer

ˌmænjəˈfæktʃərər ˌmænjəˈfæktʃrə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    manufacturers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
تولید‌کننده، صاحب کارخانه، سازنده، فرآور، فروردگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- A famous manufacturer makes the product.
- تولید‌کننده‌ی مشهوری این محصول را می‌سازد.
- Germany is a major manufacturer of motorcars.
- آلمان سازنده‌ی اصلی ماشین است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد manufacturer

  1. noun A person or business that makes or builds something
    Synonyms: maker, producer, builder, constructor, assembler, fabricator, operator, smith, forger, artificer, erector, craftsman, corporation, entrepreneur, company, manufacturing business

ارجاع به لغت manufacturer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manufacturer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/manufacturer

لغات نزدیک manufacturer

پیشنهاد بهبود معانی