تاثیر معکوس ایجاد کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Sometimes, trying too hard can produce the opposite effect.
گاهی اوقات، تلاش بیش از حد میتواند تاثیر معکوس ایجاد کند.
The medicine produced the opposite effect and made him feel worse.
دارو تاثیر معکوس ایجاد کرد و باعث شد حال او بدتر شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «produce the opposite effect» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/produce-the-opposite-effect