زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Inoperative

ˌɪnˈɑːpərət̬ɪv ɪnˈɒprətɪv

معنی inoperative

adjective

غیرعملی، غیرمؤثر، باطل، نامعتبر، پوچ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inoperative

  1. adjective ineffectual
    Synonyms:
    faulty defective broken unworkable void

ارجاع به لغت inoperative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inoperative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inoperative

لغات نزدیک inoperative

پیشنهاد بهبود معانی