امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inoperable

ˌɪnˈɑːpərəbl ɪnˈɒprəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
غیرقابل‌جراحی، به‌کارنیداختنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- inoperable cancer
- سرطان غیرقابل عمل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inoperable

  1. adjective Not suitable for surgery
    Antonyms:
    operable

ارجاع به لغت inoperable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inoperable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inoperable

لغات نزدیک inoperable

پیشنهاد بهبود معانی