با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Noisome

ˈnɔɪsm ˈnɔɪsm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مضر، زیان‌بخش، بدبو، کریه، نامطلوب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- a noisome environment
- محیط ناسالم
- a noisome smell
- بوی تعفن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد noisome

  1. adjective immoral, bad, offensive
    Synonyms: baneful, dangerous, deadly, deleterious, disgusting, fetid, foul, harmful, horrid, hurtful, injurious, insalubrious, insalutary, loathsome, malodorous, mephitic, mischievous, nauseating, noxious, pernicious, pestiferous, pestilential, poisonous, putrid, rank, reeking, repulsive, sickening, sickly, smelly, stinking, unhealthful, unhealthy, unwholesome, vile, yucky
    Antonyms: good, just, moral, upright

ارجاع به لغت noisome

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «noisome» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/noisome

لغات نزدیک noisome

پیشنهاد بهبود معانی