امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mischievous

ˈmɪstʃəvəs ˈmɪstʃəvəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بدسگال، موذی، شیطان، بدجنس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- her mischievous letter
- نامه‌ی فتنه‌انگیز او
- the mischievous look in that girl's eyes
- حالت شیطنت‌آمیز چشمان آن دختر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mischievous

  1. adjective devilish, wicked
    Synonyms:
    arch artful bad bothersome damaging dangerous deleterious destructive detrimental dickens evil exasperating foxy frolicsome harmful hazardous holy terror hurtful ill ill-behaved impish injurious insidious irksome malicious malignant misbehaving naughty nocuous perilous pernicious playful precarious puckish rascal rascally risky rude sinful sly spiteful sportive teasing tricky troublesome vexatious vexing vicious wayward
    Antonyms:
    behaved good nice obedient

ارجاع به لغت mischievous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mischievous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mischievous

لغات نزدیک mischievous

پیشنهاد بهبود معانی