امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Impish

    ˈɪmpɪʃ ˈɪmpɪʃ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    جن‌مانند، جن‌خو، شیطان‌صفت، شیطان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد impish

    1. adjective mischievous
      Synonyms:
      casual devilish devil-may-care elfin elvish fiendish flippant free and easy fresh frolicsome giddy jaunty naughty offhand pert pixieish playful prankish puckish rascally saucy sportive waggish
      Antonyms:
      behaved subdued unmischievous

    ارجاع به لغت impish

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «impish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/impish

    لغات نزدیک impish

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return