صفت تفضیلی:
more ravenousصفت عالی:
most ravenousبسیار گرسنه، پرولع، پراشتیاق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
like a ravenous wolf
مانند گرگی که سیرایی ندارد
a ravenous lion
شیر ژیان
She is ravenous for praise.
مردهی تعریف است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ravenous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ravenous